مادرش الزایمر داشت بهش گفت مادر یه بیماری داری . باید بخاطر همین ببریمت آسایشگاه سالمندان ؛ مادر گفت چه بیماری ؟ گفت آلزایمر! گفت یعنی همه چی رو فراموش میکنی .
مادر گفت مثل اینکه خودتم همین بیماری رو داری !گفت : چطور ؟ مادر گفت انگار یادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم … چقدر سختی کشیدم تا بزرگ بشی … کمر خم کردم تا قد راست کنی …
پسر رفت تو ی فکر … برگشت به مادرش گفت : مادر منو ببخش ؛ گفت : براچی ؟ گفت : به خاطر کاری که میخواستم بکنم . مادر گفت : من که چیزی یادم نمیاد ….
![](https://fatemie-sh.kowsarblog.ir/media/users/h.sadeghi/profile_pictures/_evocache/hd_db011c43e58f96cf4e121552674329a7.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1570267699)
سلام و خدا قوت
مطلبتون بسیار زیبا بود.
ما آدم ها کلا آدم هایی مبتلا به آلزایمر هستیم. خیلی بایستی مراقب خودمون باشیم.
از تذکرتون ممنون
یا حق
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات