زن در هر جامعه ای محور اصلی قدرت و قوام است، زن مؤثرترین شخص در هویت بخشی و آینده سازی جامعه است و بی جهت نیست که امام خمینی(ره) می فرمایند: “بهشت زیر پای مادران است و از دامن زن مرد به معراج میرود".
حال سؤال اینجاست که زن امروزی باید دارای چه شاخصه هایی باشد که متربیان او و متأثران از او، بتوانند نقش خود را در قالب اصلی اسلام و انقلاب پیاده کنند؟
شاید بهتر این باشد که بپرسیم الگوی زن مسلمان کیست؟ به عبارتی در آشفته بازار دنیای پر فریب و تزویر و مملو از کالاهای تقلبی، زن مسلمان چه الگوی رفتاری را مورد مطالعه قرار دهد؟
در دنیایی که زن به عنوان کالایی دمدست مورد توجه است و تنها به دلیل زیباییهای ظاهری مورد توجه قرار میگیرد، پیدا کردن صفات عالی انسانی و روحانی سخت به نظر میرسد.
همه آنچه امپراطوران زر و زور از زن به نمایش میگذارند، جز برهنگی و هرزگی، مگر چیز دیگری است؟!
انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره)، زن را از مسیر انحطاط و ابتذال طاغوتی نجات داد، انقلاب اسلامی همچنان که خود هویتش را در بستر اسلام بازیافت، زن مسلمان را نیز به مسیر حقیقی خود بازگرداند.
زن در انقلاب اسلامی نقش خود را شناخت، زن مسلمان انقلابی ناگهان از پستی و منجلاب به بلندی ملکوتی صعود کرد، زنان انقلاب اسلامی ناگهان خود را به جای مقایسه کردن با فلان خواننده طاغوتی یا فلان بازیگر غربی، در سایه سیدةالنساءالعالمین و عقیله بنی هاشم شناختند.
از دیدگاه اسلام اصیل الگوهای اخلاقی چون ریشه در دین دارند و به عبارتی میوه دینداری هستند، بر پایه اصول ثابتی قرار دارند و مبتلا به فرسایش زمانی نمیشوند، برخلاف نظام اومانیستی غربی که در آن اخلاق هم نسبی است!!
بنابراین شاخصه های اخلاقی و رفتاری یک مسلمان در همه زمانها ثابت است و لازمه به کار بستن این اصول، مطالعه و شناخت آن و بررسی در رفتار الگوهای جامعه اسلامی ماست.
مطالعه در رفتار برخی از زنان عصر پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع)، برخی شاخصه های رفتاری زنان آن عصر را در دسترس زن مسلمان انقلابی امروز قرار می دهد و با تطبیق آن رفتارها، هم جامعیت زن مسلمان مورد بررسی قرار میگیرد، هم نقشهای متعدد یک زن مسلمان، در دو بُعد زندگی فردی و اجتماعی.
بدون تردید اگر چه زن امروز با زن عصر پیامبر(ص)، فاصله ای به اندازه 14 قرن دارد، اما توجه به عنصر زن در هر دو مقطع قبل از پیامبر(ص) و قبل از انقلاب اسلامی ایران نشان میدهد، زن در هر دو این اعصار در جاهلیت صاحبان زر و زور گرفتار بوده است، زمانی به شکل سنتی و زمانی به شکل مدرن اما محصول هر دو عصر، نگاه ابزاری به زن بوده است.
پیامبر اسلام(ص) از ابتدای آغاز حرکت خود مرهون حمایت زنان است، بلکه اسلام مرهون این حمایت هاست، آن هم نه حمایتی در بند وابستگیهای عاطفی و انسانی، بلکه حمایتی منشعب از شناخت و اعتقاد روزافزون به اسلام، این مکتب رهایی بخش.
مگر حضرت خدیجه(س) که همه اموالش را در راه اسلام و آزادی انسانها میبخشد، لطف الهی به پیامبر اسلام(ص) نیست؟ و مگر آن وجود عظیم تنها به خاطر علایق شخصی آن همه مجاهدت میکند و مشقت میپذیرد؟
اصلاً باید در کنار رسول الله(ص) خدیجه باشد تا انقلاب پیامبر(ص) مؤثر شود. در کنار علی(ع) باید فاطمه(س) باشد تا فلسفه ولایت علی(ع) در طول تاریخ بدرخشد.
باید در کنار حسین(ع)، زینبی باشد تا خون حسین(ع) همچنان در تاریخ بجوشد و انقلاب بیافریند.
در روایت حدیث کساء، وقتی سؤال میشود کیانند این پنج تن؟ ندا میرسد فاطمه است و پدر فاطمه، فاطمه است و شوهر فاطمه، فاطمه است و دو فرزند فاطمه.
«فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ هُم اَهلُ بَیتِ النُّبُوَّة وَ مَعدِن الرِّسالَة هُم فاطِمَة وَ اَبوُها وَ بَعلُها وَ بَنُوها».
یعنی خداوند عزوجل فرمود: آنها هستند اهلبیت پیغمبر و مرکز رسالت، ایشانند فاطمه و پدر او و شوهر او و فرزندان او.
نقش حکیمانه حضرت زهرا(س) در چهره خانم زینب متجلی است و نقش حضرتش حتی در حرکت پیامبر(ص) پیداست، او اُمّ ابیها است، مادر پدرش، نه مادری که او را زاییده، بلکه ریشه خاندان رسالت و محور اصلی اوست.
حضرت زینب(س) کسی است که بعد از امام حسین(ع)، رهبری آن قیام عظیم را برعهده دارد، کشتی طوفانزده کربلا را به ساحل پیروزی میرساند، با صبر عظیمش آن نقش سازنده و ارزنده را ایفا میکند و با قدرت و شجاعت، خطابههای جامعی ایراد میکند که سد استبداد را میشکند.
و حال سؤال اینجاست …
از آنجا که عالم هستی و نظام آفرینش مفتخر به وجود بانوی عالمین حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) است و وجود شریف و عظیم آن حضرت الگویی فراتر از زنان است، آیا میتوان وجوه شخصیتی و نقشهای متعدد زن مسلمان انقلابی را در بین زنانی غیر از وجود اشرف بهانه آفرینش دنبال کرد؟
آنها که گمان میکنند فعالیت زن در جامعه باید از الگوی اسلامی فاصله بگیرد و با رخنمایی و آرایش و هوسانگیزی میتوان پلههای ترقی را برای زن فراهم کرد، یا خود جاهلند یا آگاهانه به دنبال اغوای زن و تنزل جایگاه او از نقش مادری به عروسک خیمهشببازی هوسرانان هستند.
با نگاهی به تاریخ خواهیم یافت که هر چه زن پاکدامنتر بوده، سازندهتر و مؤثرتر برای جامعه و خانواده و خودش نقشآفرینی کرده است.
بدون شک باور داریم که تربیت یک مرد، تربیت یک فرد است، اما تربیت یک زن، تربیت جامعه است.
و در این مسیر بدون همراهی بانوان، هیچ امری محقق نمیشود و البته الگوهای زهرایی و زینبی، همین الآن هم حاضرند، باید بهتر نگریست و آنها را به جامعه نمایاند.
این تکلیف شرعی همه است ، به امید پرداختن به آن …
منبع:farsnews.com
آخرین نظرات