مادرش الزایمر داشت بهش گفت مادر یه بیماری داری . باید بخاطر همین ببریمت آسایشگاه سالمندان ؛ مادر گفت چه بیماری ؟ گفت آلزایمر! گفت یعنی همه چی رو فراموش میکنی .
مادر گفت مثل اینکه خودتم همین بیماری رو داری !گفت : چطور ؟ مادر گفت انگار یادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم … چقدر سختی کشیدم تا بزرگ بشی … کمر خم کردم تا قد راست کنی …
پسر رفت تو ی فکر … برگشت به مادرش گفت : مادر منو ببخش ؛ گفت : براچی ؟ گفت : به خاطر کاری که میخواستم بکنم . مادر گفت : من که چیزی یادم نمیاد ….
در مغازه سبزی فروشی مشغول کار شد،یک روز آمد وگفت:نمی روم.پرسیدم چرا؟گفت آدم درستی نیست سبزی ها را می ریزه توی آب که سنگین تر بشه. بعد رفت توی لبنیاتی،آنجا هم زیاد نماند. گفتم چطور؟ گفت کم فروشی می کنه، جنس بد و خوب را قاطی می کنه. از فردایش رفت سر گذر برای بنایی، کم کم تو کار جا افتاد و بعد از مدتی شاگرد می گرفت. دستمزدش هم از قبل بهتر شده بود.(خاطره ای از شهید عبدالحسین برونسی به روایت مادر شهید)
واقعه ردالشمس چیست؟
ظاهرا این معجزه دوبار در زندگی حضرت علی(علیهالسلام) اتفاق افتاده است در این قسمت هر دو واقعه را بطور خلاصه از کتاب ارشاد شیخ مفید نقل میکنیم.(1)
ذکر این نکته قابل توجه است که نماز عصر حضرت علی(علیهالسلام) قضا نشده بود چرا که همه ذکر کردهاند که نزدیک غروب آفتاب بوده است .
1. ردالشمس بار اول به طوری که اسماء، ام سلمه، جابر انصاری، ابوسعیدی خدری و گروهی دیگر روایت کردهاند چنین است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در منزل خود بود و حضرت علی (علیهالسلام) هم حضور داشت همان موقع جبرئیل آمده و وحی الهی آورد. پس از آن که رسول خدا احساس خستگی داشتند، سر مبارک خود را روی پای حضرت علی(علیهالسلام) گذارد و خوابیدند تا نزدیک غروب آفتاب. حضرت علی(علیهالسلام) که نماز عصر را بجا نیاورده بود ناچار شد نمازش را در حالت نشسته بخواند و رکوع و سجود را با اشاره به جای آورد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) پس از آن که به خود آمد به حضرت علی(علیهالسلام) فرمود نماز عصرت را خواندهای؟ عرض کرد نمیتوانستم نماز را به حالت عادی بخوانم به خاطر حالت وحی که بر شما عارض شده بود و بر من تکیه داده بودید، پس نماز را به صورت نشسته خواندم. در این هنگام خود پیامبر و یا حضرت علی(علیهالسلام) به فرمان پیامبر از خدای متعال میخواهد که خورشید را برای امام علی(علیهالسلام) که برای احترام به پیامبر، نمازش را به حالت عادی نخوانده، برگرداند و چنین هم میشود.
درباره مکانی که جریان اول رخ داد اگرچه در روایت شیخ مفید چنان که گذشت منزل پیامبر گفته شده اما برخی دیگر آن را «ضهیاء» یا «صهباء»(2) و برخی آن را در «کراع الغمیم»(3) و برخی دیگر آن را مسجد فضیخ ـ در حوالی مدینه ـ دانستهاند.(4)
2. بار دوم که پس از پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای حضرت علی(علیهالسلام) اتفاق افتاد هنگامی بود که امام علی(علیهالسلام) و یاران او قصد عبور از رودخانه فرات در منطقه بابل را داشتند و هنگامی که سپاهیان مشغول عبور دادن مرکبها و توشهها از رودخانه بودند از نماز عصر غافل شدند اما امام و برخی از یاران نماز را به جای آوردند.
در این هنگام خورشید غروب نمود در حالی که عدّه زیادی نماز عصر را نخوانده بودند آنان در این باره با امام(علیهالسلام) به گفتگو پرداختند. وقتی امام یاران خویش را اینگونه نگران دید از خدای متعال درخواست نمود تا خورشید را برگرداند که سپاهیان، نماز عصر را به جای آورند و چنین شد… .(5)
توضیحاتی در رابطه با امکان رخداد این واقعه
اول در این که این جریان چگونه رخ داده است اختلاف روایاتی است؛ برخی میگویند که حضرت علی (علیهالسلام) از سوی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به ماموریتی فرستاده شده بودند که وقتی برمیگردند نزدیک غروب آفتاب بوده است.
دوم برخی دیگر مثل شیخ مفید قائل به این هستند که رسول خدا از خستگی دریافت وحی، سر مبارک را بر روی پای امیرمومنان گذاشته بودند و خوابشان برده بود و وقتی بیدار شدند نزدیک غروب آفتاب بوده است.
حال امکان رخداد این مسئله را از جهت فقهی بررسی میکنیم:
1- خواندن نماز در اول وقت مستحب است و ممکن است که برای پیامبر و ائمه اطهار (علیهمالسلام) نیز کار مهمتری پیش بیاید و نماز اول وقت به تاخیر بیافتد. و اصل در زندگی پیامبر و ائمه در اقامه نماز اول وقت بوده است. در مورد حضرت علی(علیهالسلام) هم این چنین بوده که نماز ظهر را اقامه کرده بودند و به انجام کارهایشان پرداخته بودند که یکی از دو مورد فوق پیش آمد و نماز عصرشان به تعویق افتاد.
2- ذکر این نکته قابل توجه است که نماز عصر حضرت علی(علیهالسلام) قضا نشده بود چرا که همه ذکر کردهاند که نزدیک غروب آفتاب بوده است .
3- در فقه آمده است که اگر عمل واجبی که قرار است انجام دهیم موجب ایذاء دیگران شود، میتوان آن را به گونه دیگری انجام داد. البته در اعمالی که مبدل دارد. مثل نماز که میشود نشسته خواند و یا وضو که میشود تیمم کرد. حضرت علی(علیهالسلام) نیز چون نمیخواستند که موجب اذیت پیامبر خدا شوند نماز خود را نشسته اقامه کردند. و وقتی رسول خدا بیدار شدند و دیدند که نزدیک غروب است یا خود و یا حضرت علی(علیه السلام) دعا کردند که خورشید برگردد و فرصت بیشتر شود و حضرت نماز خود را ایستاده بخوانند و یا به قول کسانی که اصلا نخوانده بود، نماز عصر خود را بخواند.
پس در نهایت این که نماز حضرت قضا نشده بود بلکه نزدیک قضا شدن بوده که با دعای ایشان خورشید برمیگردد و پس از نماز حضرت، به حال غروب خود برمیگردد.
1- شیخ مفید، الارشاد، ج 1، ص 345 ـ 347.
2- مجلسی، بحارالانوار، ج 41، ص 167.
3- مجلسی، بحارالانوار، ج 41، ص 174.
4- کلینی، الکافی، ج 4، ص 561.
5- شیخ مفید، الارشاد، ج 1، ص 346.
در عرصه فرهنگ،بنده به معنای واقعی کلمه،احساس نگرانی می کنم وحقیقتاَ دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغه هایی است که آدمی به خاطرآن گاهی ممکن است نصف شب هم بیدار شود و به درگاه الهی تضرع کند. (مقام معظم رهبری68/9/21)
یکی از عرفای عالی مقام مازندران هنگام تشرف مردی پاکدل به زیارت امام رضا(علیه السلام)نامه ای به او می دهد و از او می خواهد که پاسخ آن را هنگام مراجعت،از امام رضا (علیه السلام )بگیرد.او پس از تشرف به حرم،نامه را داخل ضریح انداخته و منتظر پاسخ می شود؛هنگام مراجعت با شرمندگی کنار ضریح مطهر عرض می کند:"آقا من منتظر پاسخ هستم".در این هنگام حرم مطهر به طورغیر منتظره ای برای او خلوت می شود و حضرت از ضریح مطهر به وی خطاب می کنند:"از طر ف ما به صاحب نامه بگو":
آئینه شو جمال پری طلعتان طلب جاروب کن خانه سپس میهمان طلب
وی وقتی به وطن مراجعت می کند، با شور و شوق عازم منزل عارف می شود تا بشارت پاسخ حضرت را به وی بدهد؛وقتی در را می زند متوجه می شود آقا در دالان منزل همین بیت را زمزمه می کند. (کتاب بیست حکایت تربیتی برای جوانان و نو جوانان، سید حسن عاملی،چاپ1377)
آخرین نظرات