صدای اذان می آید و کسی تو را می خواند
ای سبزترین اندیشه و ای سرودنی ترین غزل خداوند
صدای اذان می آید وکسی تورا می خواند
صدای اذان که می آید،تو در طراوت گلبانکش موج می زنی
صدایی مقدس که در نوری محض تنها تو را می خواند
شب غریبی است، شب ستودنی پروازت
“إنا أنزلناه فی لیلة القدر"که می خوانیم،اشک بی کسی،نگاهمان را می پوشاند
کاش هرگز آفتاب 21رمضان طلوع نمی کرد. کاش پای زمان می شکست.
فردا علی به ابدیت می پیوندد و خورشید وجودش در پهنای زمان غروب می کند.
فردا علی در میان مردم نیست.علی نیست تا رنج جهالت مردمانش را بر دوش کشد.
علی نیست تا زخم زبان حق ستیزان را در سینه آوار کند.
آری علی ملایک را می بیند که بر غم عزیزان فاطمه چه ناشکیب می گریند.ودر آرامشی غریب میگوید:
“فزت و رب الکعبه”
آخرین نظرات