کمبود بارش و نزولات آسمانی پدیده ای است که در هر عصر و زمانی در مکان های مختلف هستی رخ داده است ، و عاملی ورای عوامل محیطی دخیل است ،و آن هم دست قادر خداوند متعال است که بنا بر صلاح دید خود گاه نزول باران رحمت را بر قومی مانع می شود . و در این مواقع چیزی جز خواست و اراده خود او نمی تواند درهای آسمان را بر زمینیان تشنه باران بگشاید .
خداوند متعال عادل و و رحیم است و نعمتی را از بندگانش دریغ نمی دارد مگر به مصلحتی یا تنبهی برای خطاها و گناهان ،در این عواملی که می تواند تأثیر گذار باشد عامل استغفار و دعا از سوی بندگان است.
اما چگونه دعا کنیم و چه باید بخواهیم ؟
امام علی علیه السلام نحوه دعا کردن برای باران را به ما می آموزد می فرماید: «بارالها ! بارانى حیات بخش، سیراب کننده، کامل، همگانى، پاکیزه، پربرکت، گوارا و خرّمى بخش از ناحیه خودت بر ما نازل فرما ! بارانى که گیاهانى پربرکت با شاخه هاى پر ثمر و برگهاى سرسبز و پرطراوات برویاند، آن گونه که بندگان ضعیفت را با آن توان بخشى و سرزمینهاى مرده را با آن زنده کنى !» (اللَّهُمَّ سُقْیَا مِنْکَ مُحْیِیَةً مُرْوِیَةً، تَامَّةً عَامَّةً، طَیِّبَةً مُبَارَکَةً، هَنِیئَةً مَرِیعَةً، زَاکِیاً نَبْتُهَا، ثَامِراً فَرْعُهَا، نَاضِراً وَرَقُهَا، تُنْعِشُ بِهَا الضَّعِیفَ مِنْ عِبَادِک، وَتُحْیِی بِهَا الْمَیِّتَ مِنْ بَلاَدِکَ).
در واقع امام (علیه السلام) امام از پیشگاهِ حق تقاضاى بارانى مى کند که شرائط در آن جمع باشد و موانع از آن دور، زیرا بسیار دیده شده که بارانهاى سیل آسا مى بارد ولى همه چیز را ویران مى کند، یا در نقطه خاصّى متمرکز مى شود و نفع آن عام نیست و یا همراه با سردى شدید هوا و یخبندان مى شود که آثار منفى بجا مى گذارد و یا موانعى همچون بادهاى گرم، طوفانهاى شدید، آفات گیاهى ملخ و حشرات موذّى و امثال آن، آثار باران را از میان مى برد، امام (علیه السلام) تمام این جوانب را در نظر مى گیرد و جمع همه شرایط و دفع همه موانع را از خدا مى طلبد.
و در ادامه می فرماید : «خداوندا ! بارانى ده ! که تپّه ها و کوههاى بلند ما را پر گیاه سازد و در دامنه ها و دشتها جارى گردد، به تمامى سرزمین ما نعمت فراوان بخشد، میوه ها با آن به ماروى آورند، چهارپایان ما با آن زندگى کنند و سرزمینهاى دورتر از ما نیز از آن بهره مند شوند، و روستاهاى ما از آن مدد گیرند (همه اینها را) از برکات واسع و عطایاى فراوان خویش بر بندگان فقیر و حیوانات وحش بیابان عنایت فرما! »
(اللَّهُمَّ سُقْیَا مِنْکَ تُعْشِبُ بِهَا نِجَادُنَا، وَتَجْرِی بِهَا وِهَادُنَا، وَیُخْصِبُبِهَا جَنَابُنَا، وَتُقْبِلُ بِهَا ثِمَارُنَا، وَتَعِیشُ بِهَا مَوَاشِینَا، وَتَنْدَىبِهَا أَقَاصِینَا، وَتَسْتَعِینُ بِهَا ضَوَاحِینَا مِنْ بَرَکَاتِکَ الْوَاسِعَةِ، وَعَطَایَاکَ الْجَزِیلَةِ، عَلَى بَریَّتِکَ الْمَرْمِلَةِ، وَوَحْشِکَ الْمُهْمَلَةِ).
امام (علیه السلام) سعه صدر و وسعت نظر و رحمت عام خود را در این دعا نشان مى دهد، چرا که مناطق دور و نزدیک را در نظر گرفته، چهارپایان و حتى حیوانات وحشى بیابان را از نظر دور نمى دارد، دعاى او همگان را شامل مى شود و تقاضاى او همه را در بر مى گیرد و این است معنى لطف و مرحمت عام امام (علیه السلام)پیشواى بزرگ اسلام !
بارالها ! بارانى حیات بخش، سیراب کننده، کامل، همگانى، پاکیزه، پربرکت، گوارا و خرّمى بخش از ناحیه خودت بر ما نازل فرما ! بارانى که گیاهانى پربرکت با شاخه هاى پر ثمر و برگهاى سرسبز و پرطراوات برویاند، آن گونه که بندگان ضعیفت را با آن توان بخشى و سرزمینهاى مرده را با آن زنده کنى!
سپس امام (علیه السلام) در ادامه تقاضاهاى خود در مورد نزول بارانهاى پربرکت چنین عرضه مى دارد(خداوندا !) آسمانى مرطوب و پرباران، بارانى دانه درشت و پى درپى که قطراتش (بر اثر کثرت و شدّت) یکدیگر را به پیش رانند، و از خود دور سازند» (وَأَنْزِلْ عَلَیْنَا سَمَاءً مُخْضِلَةً*، مِدْرَاراً هَاطِلَةً*، یُدَافِعُ الْوَدْقُ مِنْهَا الْوَدْقَ، وَیَحْفِزُ الْقَطْرُ مِنْهَا الْقَطْرَ).
و در توصیف بیشتر مى افزاید : «نه رعد و برق بى باران و ابر بى ثمر، و نه ابرهاى کوچک پراکنده، و نه دانه هاى ریز، همراه بادهاى سرد» (غَیْرَ خُلَّبَرْقُهَا، وَلاَ جَهَام عَارِضُهَا، وَلاَ قَزَع رَبَابُهَا، وَلاَ شَفَّان ذِهَابُهَا).
«(بارانى مرحمت کن که) قحطى زدگان، به نعمت فراوان رسند و از برکت آن گرفتاران خشکسالى، زنده گردند، زیرا توئى که بعد از نومیدى آنها، باران را فرو مى فرستى و رحمتت را گسترش مى دهى وتو سرپرستى هستى شایسته ستایش» (حَتَّى یُخْصِبَ لإمْرَاعِهَا الْمُجْدِبُونَ، وَیَحْیَا بِبَرَکَتِهَا المُسْنِتُونَ، فَإنَّکَ (تُنْزِلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا، وَتَنْشُرُ رَحْمَتَکَ وَأَنْتَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ)).
امام(علیه السلام) نهایت فصاحت و بلاغت بى نظیر خود را در این خطبه بیان کرده و تقاضاى خویش را در محضر پروردگار، آن چنان شرح داده که مردم را به الطاف الهى آشنا سازد، و به آنها بگوید در مسیر نعمت، موانع زیادى است که اگر لطف خداوند شامل حال آنها نگردد هرگز به کمال مطلوب نمى رسند و به یقین چنین بیانى از کسى که «مۆید من عندالله» نیست وروح القدس اورا یارى نمى دهد امکان پذیر نمى باشد.
نماز باران
از دستورات جالب در اسلام نماز «استسقاء» است که همه فقهاى اسلام، اعم از شیعه و اهل سنت آن را در کتب فقهى خود آورده اند.
طبق آنچه در منابع پیروان اهل بیت (علیهم السلام) آمده است یکى از آداب آن، این است که مردم سه روز روزه بگیرند و در روز سوّم در حالى که همه روزه دارند به بیرون شهر مى روند و دو رکعت نماز همانند نماز «عید فطر وقربان» به جا مى آورند که در رکعت اوّل، پنج قنوت دارد و در رکعت دوّم چهار قنوت ودر قنوت ها به جاى دعایى که در قنوت نماز «عید» خوانده مى شود دعاهایى در زمینه باران و طلب رحمت از پروردگار مى خوانند و قبل از هر دعا درود بر محمّد وآل محمّد (صلى الله علیه وآله) مى فرستند و هنگامى که امام (علیه السلام) از نماز فراغت یافت، عباى خودرا به امید نزول باران پشت و رو مى کند و رو به قبله کرده یکصد بار با صداى بلند تکبیر مى گوید (ومردم نیز با او تکبیر مى گویند) پس از آن به طرف مردم رو کرده به سوى راست متوجه مى شود و صدبار با صداى بلند سبحان الله مى گوید آن گاه به سمت چپ رو کرده و یک صد بار با صداى بلند لا إله إلاّ الله مى گوید، سپس رو به مردم کرده یکصد بار با صداى بلند حمد خدا مى گوید و مردم هم چنین مى کنند، آن گاه امام دست به سوى آسمان بلند کرده به اتفاق مردم دعا مى کند و تضرع وزارى نموده از خدا تقاضاى رحمت مى کنند و مردم دعاى امام را آمین مى گویند.
خداوندا ! بارانى ده ! که تپّه ها و کوههاى بلند ما را پر گیاه سازد و در دامنه ها و دشتها جارى گردد، به تمامى سرزمین ما نعمت فراوان بخشد، میوه ها با آن به ماروى آورند، چهارپایان ما با آن زندگى کنند و سرزمینهاى دورتر از ما نیز از آن بهره مند شوند، و روستاهاى ما از آن مدد گیرند (همه اینها را) از برکات واسع و عطایاى فراوان خویش بر بندگان فقیر و حیوانات وحش بیابان عنایت فرما !
در بعضى از روایات آمده است که پیرمردان و پیرزنان و کودکان و حتى حیوانات تشنه و گرسنه را با خود به بیابان آورند و بچه ها را از مادران جدا کنند تا گریه آنها دل هاى همگان را تکان دهد و توجه آنها به خدا بیشتر شود.
و در صورتى که نتوانند تمام این مراسم را انجام دهند از گناهان خویش توبه مى کنند و دست به دعا برمى دارند و به صورت دسته جمعى دعا مى کنند.
این مراسم اثر عجیبى دارد و به راستى حالت تضرع و دعا در همه ایجاد مى کند حالتى که انسان ها را به ذات بى مثال خداوند رحمان و رحیم مرتبط مى سازد و سبب نزول رحمت او مى شود.
این نماز آثار جنبى خوبى در تربیت نفوس و توبه از گناه و بازگشت به پاکى ها و نیکى ها دارد که گاه اثر جنبى آن از نزول باران بیشتر و پربرکت تر است.
از روایات اسلامى استفاده مى شود که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) هنگامى که مردم از خشکسالى شدید به حضرتش شکایت کردند نماز و دعاى باران خواند، و چنان بارانى نازل شد که مردم به زحمت افتادند و خواستار پایان باران شدند(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، جلد 7، صفحه 272 و بحار الانوار، جلد 88، صفحه 329).
قرائن نشان مى دهد که امام امیرالمۆمنین (علیه السلام) نیز خطبه بالا را بعد از نماز باران خوانده است زیرا در بعضى از روایات که این خطبه را به طور کاملترى نقل مى کند جمله : «اللَّهُمَّ إنّا خَرَجْنَا إلَیْکَ» آمده است که نشان مى دهد حضرت به اتفاق مردم به بیابان رفته اند، و این کار معمولاً براى خواندن نماز باران است و در بعضى از روایات آمده است که على (علیه السلام) در آخر این خطبه گریه کرد و با عباراتى بسیار سوزناک از خداوند متعال تقاضاى باران نمود.
بخش نهج البلاغه تبیان
منبع : کتاب پیام امیر المۆمنین (علیه السلام)، آیت الله مکارم شیرازی
آخرین نظرات