آنها گمان ميکردند که فاصله شان با پيامبر موعود، فاصله جغرافيايي و مکاني است؛ از اين رو رنج سفر و مشقتهاي هجرت را از سرزمين خود به جان خريدند تا از ياري کنندگان او باشند، غافل از اين که براي نزديکي و ياري پيامبر موعود بايد فاصله هاي معرفتي، اخلاقي و معنوي را در مي نورديدند.
اخلاق گرايي
خداوند متعال می فرماید:
حقاً به فلاح و رستگاري دست يافت آن کسي که نفس خويش را به فضايل اخلاقي آراست و از رذايل اخلاقي و گناه و بدکاري پاک و تزکيه ساخت.1
در سوره شمس نیز درباره فضایل اخلاقی می فرماید:
هرکس نفس خويش را (به فضايل اخلاقي، آراسته و از رذايل اخلاقي) پاک سازد، به يقين رستگار خواهد بود و هرکه آن را به حال خود واگذارد، زيانکار خواهد گشت.2
اهمیّت فضایل اخلاق و اخلاق گرایی به حدی است که حضرت رسول اکرم (صلوات الله علیه و آله) فلسفه بعثت خود را چنین بیان می فرمایند:
همانا من فقط براي آن مبعوث شدم که مکارم اخلاق را به نهايت برسانم.3
امام جعفر صادق (علیه السلام) در ضمن حدیثی فرموده اند:
هرکه دوست دارد از اصحاب قائم باشد، …اخلاق گرا باشد و براساس اخلاق نيکو رفتار نمايد.4
علوم و معارف ديني به سه حوزه معرفتي اعتقادات (اصول و فروع دين)، اخلاقيات (فضايل و رذايل اخلاقي) و احکام (شامل عبادات و معاملات) تقسيم ميشود که اين سه عرصه را فقه اکبر، فقه اوسط و فقه اصغر مي نامند.5
شناخت و آگاهي نسبت به اخلاقيات و تلاش شبانه روزي براي زينت پيدا کردن به نيکي ها و فضايل اخلاقي و دوري از زشتيها و رذايل اخلاقي، وظيفه اي خطير از مجموعه وظايف مسلماني و شيعه گري و رسالتي عظيم براي مشتاقان ورود به عرصه مهدي ياوري است.
فاصله ما با مهدي موعود، بيش از هر چيز فاصلة معرفتي، اخلاقي و معنوي است و براي نزديکي به ساحت آن حضرت و واردشدن در شمار مهدي ياوران بيش از هر چيز به ايجاد تناسب اخلاقي در وجود خود با آن يگانه اخلاق نيازمنديم.
یهودیان مدینه و انتظار آخرالزمان
همين انتظاري که ما امروز نسبت به مهدي موعود داريم، يهوديان اطراف مدينه نسبت به حضرت خاتم داشتند؛ يهوديان براساس روح انتظاري که از تعاليم آسماني حضرت موسي (علی نبیِنا و آله و علیه السلام) در تورات دريافت کرده بودند، از سرزمين مقدس (فلسطين) به سوي مدينه هجرت کردند و در اطراف مدينه (خيبر، فدک و…) سکني گزيدند؛ تنها بدين اميد که بتوانند پس از ظهور پيامبر موعود آخرالزمان از نخستين بيعت کنندگان با او و اولين ياري دهندگان او باشند.
…اما آنگاه که پيامبر موعود به رسالت مبعوث شد، نه تنها با او بيعت نکردند، بلکه در مقابل رسالتش صف آرايي کردند و با تبديل شدن به شديدترين دشمنان اسلام از هر خدعه، خيانت و توطئه اي عليه اسلام و مسلمانان کوتاهي نکردند.
آنها گمان ميکردند که فاصله شان با پيامبر موعود، فاصله جغرافيايي و مکاني است؛ از اين رو رنج سفر و مشقتهاي هجرت را از سرزمين خود به جان خريدند تا از ياريکنندگان او باشند، غافل از اينکه براي نزديکي و ياري پيامبر موعود بايد فاصله هاي معرفتي، اخلاقي و معنوي را در مي نورديدند.
دورافتادگان سعادتمند
يهوديان مدينه به ديگران همچون بي خبران و محرومان مي نگريستند و شعار انتظار و آمادگي براي ياري پيامبر موعود سرمي دادند، اما خود از بيعت با پيامبر موعود و يارياش بازماندند؛ چرا که اخلاقشان با اخلاق آن حضرت فرسنگها فاصله داشت. در مقابل، سلمان فارسيها و اويس قرنيها که به ظاهر از دورافتادگان و بيخبران بودند، خود را رساندند و بيعت کردند و بر سر عهد و پيمان ياري خود تا آخرين لحظه عمر ثابت قدم ماندند؛ چرا که فاصله هاي معنوي و معرفتي را درنورديده و به تناسب اخلاقي با آن حضرت رسيده بودند.
آري، يهوديان مدينه از «نزديکان دور» بودند و اويسها و سلمانها از «دوران نزديک»؛ آنان از «ريزشها»ي آستان نبوي گشتند و اينان از «رويشها»؛ آنان «مدعيان دروغ زن انتظار» بودند و اينان «رادمردان صادق بي ادعا».
رمز ريزشها و رويشها در آستان مهدوي نيز از اين قرار است؛ چه بسيار کساني که به ظاهر از بيخبران خيلي دورند، اما به دليل پاکي دروني و صداقت در رفتار و گفتار از نظر اخلاقي به امام عصر نزديکند و پس از ظهورش بلافاصله به سوي او مي گرايند و به صف مهدي ياوران مي پيوندند… و چه بسيار کساني که از داعيه داران انتظار و مهديياوراند، اما به دليل فاصله هاي معرفتي و اخلاقي که با امام موعودشان دارند، پس از ظهورش از بيعت با او باز مي مانند و برخلاف انتظار همگان به صف مهدي ستيزان مي پيوندند؛ چنانچه امام صادق (علیه السلام) در اين باره ميفرمايد:
هنگامي که قائم (ارواحنافداه) قيام نمايد، کساني از امر ولايت خارج مي شوند که همواره گمان ميرفت اهل ياري او باشند و کساني به امر ولايتش وارد مي شوند که در دين و آيين شبيه خورشيدپرستان و ماهپرستان بوده اند.6
——————
پی نوشت ها:
1. (قَد أفلَحَ مَن تَزَکّي) اعلي (87)، 14.
2. (قَد أفلَحَ مَن زَکّيها و قَد خابَ مَن دَسّيها) شمس (91)، 9 و 10.
3. رسول الله (ص): «إنَّما بُعِثتُ لِاُتمِّمَ مَکارِمَ الأخلاقِ (حُسنَ الأخلاقِ)» متقي هندي، کنز العمّال، ح5217 و 5218.
4. امام صادق (ع): «مَن سَرَّ …..مُتنَظِرٌ»علامه مجلسي، بحارالأنوار، ج52، ص140.
5. نيليپور، مهدي، بهشت اخلاق (بررسي 313 واژة اخلاقي)، ص7.
6. امام صادق (ع): «إذا خَرَجَ القائِمُ يَخرُجُ مِن هذَا الأمرِ مَن کانَ يُري أنَّهُ مِن أهلِهِ وَ دَخَلَ فيهِ شِبهُ عَبَدَةِ الشَّمسِ وَ القَمَرِ» نعماني، الغيبه، ص171؛ علامه مجلسي، بحارالأنوار، ج52، ص364.
منبع : سایت حجت السلام والمسلمین دکتر مرتضی آقا تهرانی
رمز ریزش ها و رویش ها در آخرالزمان
آخرین نظرات