دولت خدمت و شهادت / به مناسبت شهادت مظلومانه رجايي و باهنر
شهادت مظلومانه شهيد رجايي و شهيد باهنر و 72 تن از ياران راستين انقلاب اسلامي ايران، سر آغازي بود.در ريشه كني توهمات ذهني گروهي كه به نام مردم، صفحات خونيني از تاريخ پرتلاطم انقلاب نوپاي ايران را ورق مي زند.
شهيد رجايي رييس جمهوري كه مظلومانه شربت شهادت را نوشيد به يگانه مرد تاريخ سازي كه افتخار تعليم و تربيت شمار زيادي از دانش آموزان را پيش از وقوع انقلاب در كارنامه خود دارد.
وي در سال 1312 هجري قمري در شهرستان قزوين متولد شد در سن چهار سالگى از وجود داشتن نعمت پدر محروم شده بود، تحت تكفل مادر مهربان و منيع الطبع قرار گرفت. در سال 1327 به تهران مهاجرت كرد و سال بعد وارد نيروى هوايى شد. در مدت 5 سال خدمت در نيروى هوايى، دوره متوسطه را با تحصيل شبانه گذراند، سپس در سال 1335 به دانشسراى عالى رفت و به سال 1338 دوره ليسانس خود را در رشته رياضى به پايان برد حضور او در آموزش و پرورش و ايجاد رسالت سنگين تربيت نوجوانان را همزمان با تدريس رياضيات آغاز كرد و بدين ترتيب 5 سال را در مدارس به سمت دبير رياضى به استخدام وزارت فرهنگ در آمد.
شهيد رجائى در سال 1340 به عضويت نهضت آزادى در آمد كه منجر به دستگيرى وى شد. پس آزادى از زندان با شهيد باهنر به سازماندهى مجدد هيات موتلفه پرداخت و براى پرورش افرادى كه بتوانند نبردى مسلحانه را اداره نمايند به اعزام داوطلبانى به جبهه فلسطين دست زد. در همين رابطه و براى تكميل اين برنامه (در سال 1350) خود شخصا به فرانسه و تركيه رفت و از آنجا عازم سوريه شد.
شهيد رجايى همگام با فعاليتهاى سياسى لحظه اى نيز از خدمات فرهنگى غافل نبود از آن جمله تدريس در مدارس كمال و رفاه، همكارى با بنياد رفاه و تعاون اسلامى با همكارى شهيد مظلوم آيت الله دكتر بهشتى و شهيد دكتر باهنر و…
شهيد رجايي، مرد رنج كشيده انقلاب با نهايت شجاعت و شهامت مدت دو سال، در زندانهاى انفرادى رژيم پهلوى انواع و اقسام شكنجه ها را تحمل كرد. دوران زندان مجموعا چهار سال به درازا كشيد و شهيد رجائى در سال 1357 با اوج گيرى انقلاب اسلامى همراه ديگر زندانيان سياسى آزاد شد و بلافاصله وارد مبارزات سياسى و فرهنگى شد و به اتفاق عده اى از همكارانش براى بسيج و سازماندهى مبارزات مخفى معلمان مسلمان، تلاش گسترده اى را آغاز كرد كه اين موضع گيري ها در نهايت، به ايجاد انجمن اسلامى معلمان انجاميد.
شهيد رجائى پس از پيروزى انقلاب اسلامى و در سال 1358، مسئوليت وزارت آموزش و پرورش را به عهده گرفت و در زمان وزارت خود موفق به دولتى كردن كليه مدارس شد. سپس به عنوان نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى انتخاب شد و به دنبال دعوت مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 18 مرداد ماه 59، به عنوان اولين نخست وزير جمهورى اسلامى ايران انتخاب شد. شهيد رجائى در اين مسئوليت خطير، على رغم اين كه به فاصله بسيار كوتاهى با توطئه عظيم استكبار جهانى در ايجاد جنگ تحميلى از سوى رژيم صدام روبرو شد و همچنين كارشكنى هاى بنى صدر و متحدانش و خرابكاريهاى منافقين و ساواكي ها را در پيش رو داشت، اما توانست به بهترين وجه از عهده انجام وظايف و مسئوليتهاى سنگين خود بر آيد.
به دنبال عزل بنى صدر از رياست جمهورى، شهيد رجائى با راى اكثريت مردم محرومى كه شاهد تلاشهاى صادقانه اين فرزند صديق ملت و مقلد با وفاى امام (ره) بودند به رياست جمهورى انتخاب شد. دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامى كه توان تحمل وجود اين مايه اميد مستضعفان و عنصر ارزشمند و دلسوز را نداشتند در هشتم شهريور ماه 1360 او را به همراه يار قديمى اش شهيد باهنر در انفجار دفتر نخست وزيرى به شهادت رساندند.
محمد جواد باهنر، يار ديرينه انقلاب و نخست وزير شهيد در سال 1312 در شهر كرمان متولد شد. در پنج سالگي به مكتب خانهاي سپرده شد كه نزديك منزلشان بود و در همانجا قرآن را فرا گرفت. با راهنمايي حجتالاسلام حقيقي به مدرسة معصوميه كرمان راه يافت و از آن پس به فراگرفتن دروس طلبگي مشغول شد. در سال 32 كه 20 ساله شده بود، توانست ضمن ادامة تحصيلات ديني، پنجم علمي قديم را كسب كند. در اوايل مهرماه 32 به قم عزيمت نمود.
در مدرسه فيضه «كفايه و مكاسب» را خدمت چند تن از استادان آن روز، مرحوم آقاي مجاهدي و آقاي سلطاني و ديگران، تمام كرد و از سال 33 به درس خارج پرداخت و از رهنمودهاي رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آيهالله العظمي امام خميني بهره برد تا سال 41 ، يعني بيش از 7 سال، در خدمت ايشان روزگار گذرانيد در مدت دو سال محضر درس ايشان را درك كرد. آيت اله باهنر در همين مدت از محضر اساتيد گرانقدر ديگري همچون مرحوم آيه الله بروجردي بهره برد.
در اولين سال ورود به قم در سال 33 ، كلاس دوازدهم را به طور متفرقه امتحان داده و ديپلم كامل گرفت و بعد از مدتي در دانشكدة «الهيات» به ادامة تحصيلات دانشگاهي پرداخت، با اخذ مدرك ليسانس در سال 37 توانست در مقطع دكتري شركت كند. همچنين، يك دورة فوقليسانس امور تربيتي را در دانشكده «ادبيات» تهران گذراند و پس از آن به كمك چند نفر از دوستان، از جمله آقاي مهدويكرماني و… مكتب تشيع را به راه انداخت و از سال 36 سالنامه و بعدها فصلنامه هايي در اين خصوص منتشر كرده كه به استقبال باور نكردني از سوي مردم و جريان هاي فكري آن روز مواجه شد.
در يكي ار مجالس سخنرانيش كه رسميت يافتن اسرائيل از سوي دولت ايران را به چالش كشانده بود، متوسط شهرباني آبادان دستگير شد و اين موضوع اولين برخورد او با رژيم وقت بود.
در سال 41 به تهران آمد و سپس در سال 42 با اوج گيري مبارزات ضد طاغوتي به قم اعزام شد. در اين سال كه مصادف بود با سالگرد مدرسه فيضه در مسجد جامع بازار تهران شد و به علت اجتماع عظيم مردم در اين مراسم مجدداً دستگير و به زندان قزل قلعه انتقال يافت. پس از آزادي از زندان به منظور برنامه ريزي تعليمات ديني و نوشتن كتاب هاي ديني، وارد آموزش و پرورش شد در همين فرصت توانست آموزش هاي ديني مربوط به بخش هاي كوتاهي از مسائل ديني مورد نياز در مقاطع ابتدايي تا دبيرستان را تدوين كند و دوره هاي تربيت معلم و ديگر رشته هاي تحصيلي را نظام مند كند.
او كه در راه اندازي مراكز تشكيلاتي از قبيل ‹كانون توحيد› دست داشت، به چاپ و نشر كتاب هاي اسلامي نظارت مي كرد و از همين رهگذر هر ساله ميليونها نسخه كتابهاي مفيد را براي استفاده انقلابيون آماده و نهايي مي كرد.
آخرين مسئوليتي كه از طرف امام قبل از پيروزي انقلاب به وي محول شد، تشكيل كميته تنظيم اعتصابات بود كه هدف از آن دامن زدن به اعتصابات بود.
شهيد باهنر پس از پيروزي انقلاب نيز در جبهه خدمت به ملت حضوري فعال و مثمرثمر داشت. عضويت در شوراي انقلاب، تنظيم مدارس، نهضت سوادآموزي، نمايندگي مردم كرمان در مجلس خبرگان، نمايندگي شوراي انقلاب در وزارت آموزشوپرورش، نمايندگي مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي و وزارت آموزش وپرورش در كابينه شهيد رجايي از جمله خدمات اين شهيد فرزانه بود. سر انجام پس از انتخابات به عنوان نخستوزير كابينه شهيد رجايي طولي نكشيد كه اين دو يار ديرين و دو مبارز صديق در هشتمين روز از شهريورماه 1360 با انفجار بمبي توسط عامل سازمان تروريستي منافقين خلق در آتش عشق الهي سوختند. (شادی ارواح مطهرشان صلوات)
آخرین نظرات