مترادف پژوهش
مترادف پژوهش: بازجست، بازرسی، تتبع، تحقیق، تدقیق، تفحص، جست وجو، مطالعه، استیناف، تمیز، رسیدگی
معنی پژوهش در لغت نامه دهخدا
پژوهش. [ پ ِ / پ َ هَِ ] (اِمص ) اسم مصدر پژوهیدن. عمل پژوهیدن. پژهش . پی جوئی. جویائی. بازجستن. جستجو. بازجوئی. بازجست. فحص. تفحص. بحث. تجسس. رسیدگی. بررسیدن. تحقیق. استفسار. تتبع. تنقیب. تَفقه. تَعرّف. تَفقد
آخرین نظرات