مروری بر تاریخ نهضت انبیا و به ویژه تاریخ پرفراز و نشیب اسلام و تشیع، گویای این واقعیت است که ماجراهایی همچون ماجرای گوساله پرستی بنی اسرائیل، همراهی نکردن عموم بنی اسرائیل با حضرت عیسی مسیح علیه السلام، ماجرای جیش اسامه در روزهای آخر عمر پیامبراکرم صلی الله وعلیه وآله و کارشکنی در اعزام لشکر به جنگ توسط افراد مدعی مسلمانی، ماجرای سقیفه در ایام ارتحال و کفن و دفن آن حضرت، هجران و درد و غم بی پایان علی و فاطمه علیهماالسلام پس از آن ماجرا، شهادت مظلومانه حسن و حسین علیهماالسلام، انزوای سیاسی سایر ائمه علیهم السلام و… همگی از بی بصیرتی و نداشتن درک و تحلیل سیاسی درست از سوی مدّعیان مسلمانی، دین داری و ولایتمداری سرچشمه می گیرد؛ و این تاریخ گذشته و عملکرد گذشتگان، جلوی چشمان ما و عبرت و درس آموزی برای ماست و باید با دقت و بررسی دقیق آن، راه آینده را با چشم باز و بصیرت و بینایی پیدا کنیم و ادامه دهیم. سخنان زیر از رهبر معظم انقلاب، گواه سخن ماست، که فرمود:
بنده در قضایای تاریخ اسلام این مطلب را مکرراً گفته ام، چیزی که امام حسن مجتبی علیه السلام را شکست داد نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود. تحلیل نداشتند. آن چیزی که فتنه خوارج را به وجود آورد و امیرالمؤمنین علیه السلام را آن جور تحت فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن جور مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود؛ و اِلّا همه مردم که بی دین نبودند. مردم تحلیل سیاسی نداشتند. دشمن یک شایعه ای می انداخت، فوراً این شایعه همه جا پخش می شد و همه قبول می کردند. چرا باید این جور باشد؟ اگر ملّت هُشیاری لازم را داشته باشد شایعه دشمن مثل یخی است در زیر آفتاب.(روزنامه جمهوری اسلامی، 13 / 8 / 72)
این ها آمدند پسر پیغمبر، پسر فاطمه زهرا، پسر امیرالمؤمنین علیه السلام را به عنوان خروج کننده بر امام عادل، که آن امام عادل، یزیدبن معاویه است!! معرفی کردند و کارشان گرفت! آنها که دستگاه حکومت ظالم اند، دلشان هر چه می خواهد می گویند، چرا مردم باور کنند؟ چرا مردم ساکت بمانند؟ آن چیزی که مرا دچار دغدغه می کند، این جای قضیه است؛ ملتفتید؟ من می گویم چه شد که کار به این جا رسید؟ چرا امّت اسلامی که آن قدر نسبت به جزئیات احکام اسلامی و آیات قرآنی دقّت داشت، در یک چنین قضیه واضحی، این قدر دچار غفلت و سستی و سهل انگاری بشود که یک چنین فاجعه ای به وجود بیاید؟! این مسأله انسان را نگران می کند. مگر ما از جامعه زمان پیغمبر و امیرالمؤمنین علیه السلام قرص تر و محکم تریم؟(همان، 20 / 3 / 75)
به همین دلیل، بصیرت دینی و تفسیر و تحلیل درست از مسائل، نیاز دیروز، امروز و فردای ما و همه شهروندان مسلمانِ ولایتمدار است و بلکه امروز از دیروز ضرورت آن بیشتر احساس می شود، آن هم به دلیل پیچیدگی فهم مسائل، دشواری تشخیص حق از باطل و آمیختگی ماهرانه و عالمانه راست و دروغ و مسلح بودن دشمنان ما به ابر رایانه های تبلیغی و رسانه های خبررسانی گوناگون.
توضیح آن که گرچه ما اکنون در عصر غیبت امام معصوم علیه السلام بسر می بریم ولی بنابر اعتقاد ما به ولایت و امامت، ولایت و ولایتمداری ائمه علیهم السلام هرگز تعطیلی ندارد، اما این که اکنون چگونه باید آن را اجرایی کرد، پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام مقدس »جمهوری اسلامی ایران« بر محوریت »ولایت فقیه«، راه ولایتمداری را برای ما پیروان اهل بیت علیهم السلام به ویژه در ایران اسلامی هموار کرده است؛ زیرا ولایت فقیه طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به پشتوانه اعتقاد شیعه، تداوم بخش ولایت و امامت ائمه علیهم السلام در عصر غیبت امام معصوم علیه السلام است و طبق دلایلِ عقل و نقل، اطاعت از ولی فقیه واجد شرایط، همچون امام خمینی و رهبر معظم انقلاب و نظام اسلامی حضرت آیةاللَّه العظمی خامنه ای، اطاعت از امام معصوم علیه السلام است.
چنانکه پیروزی انقلاب و برپایی نظام اسلامی ایران و پیروزی های بعدی در جنگ هشت ساله تحمیلی و وقایع دیگر انقلاب تاکنون و رسیدن به پیشرفت و توسعه، همگی رهاورد ولایتمداری هوشمندانه و بابصیرت امت مسلمان ما بوده است. از این رو، عقل و خرد سالم و بابصیرت، حکم می کند که برای رسیدن به اهداف والای این انقلاب و نظام و رسیدن به نقطه آرمانی ترسیم شده، همگی با همدلی، همراهی، وحدت و برادری و بصیرت و آگاهی، گوش به فرامین رهبری انقلاب بدهیم و یک دل و یک صدا در پشت سرش حرکت کنیم.
این همان توصیه ای است که عارف واصل، آیت اللّه استاد علامه حسن زاده آملی به ولایتمداران بابصیرت اعلام کرده است:
گوش هایتان تنها به کلام رهبری باشد، چون گوش ایشان به کلام حجة بن الحسن(عج) است.(گزیده ای از سخنرانی ایشان در مورخه 1388/7/22 در جمع بسیجیان شهرستان آمل)
منبع:مجله حصون، زمستان 1388 ، شماره 22
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
آخرین نظرات