پنجم جمادی الأول ، سالروز ولادت سرچشمه ی حلم و عاطفه و گوهر دریای عصمت و طهارت فرخنده باد.
طبع می خواهد که وصف زینب کبری کند
لیک قطره کی تواند صحبت از دریا کند؟
|
موضوع: "مناسبت های قمری"
پنجم جمادی الأول ، سالروز ولادت سرچشمه ی حلم و عاطفه و گوهر دریای عصمت و طهارت فرخنده باد. طبع می خواهد که وصف زینب کبری کند لیک قطره کی تواند صحبت از دریا کند؟
سفارش به زيارت و توسل به همين خاطر، روايات بسياري در فضيلت و ثواب زيارت آن حضرت وارد شده است. از جمله، شيخ صدوق رحمة الله عليه در عيون اخبار الرضا از سعد بن سعد چنين نقل مي كند: «قالَ سَألتُ أبَاالحسنِ الرضاعليه السّلام عَنْ زِيارَةِ فاطِمَةَ بنت موسي بن جعفرعليهما السّلام فقال: مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّة؛ سعد بن سعد مي گويد: از امام رضاعليه السّلام درباره زيارت فاطمه دختر موسي بن جعفرعليهما السّلام پرسيدم. فرمود: هركه او را زيارت كند، بهشت سزاوار اوست.» و نيز در كامل الزيارات به همين مضمون از امام جوادعليه السّلام نقل شده است كه مي فرمايد: «من زار قبر عمّتي بقمّ فله الجنة؛ آن كه عمه ام را در قم زيارت كند بهشت براي اوست.» بنابراين، شايسته است مردم شريف ما از زيارت اين بانوي بزرگ غفلت نورزند و حتي آنها كه در مناطق دوردست اين كشور زندگي مي كنند، مقيد باشند همچنان كه به زيارت حضرت امام رضاعليه السّلام مشرف مي شوند، حداقل سالي يك بار به قصد زيارت اين كريمه اهل بيت نيز عزم سفر نمايند. حضرت معصومه عليها السّلام همانند برادر بزرگوارش ميهمان ما ايرانيان اند؛ زيرا چنان كه مي دانيد يك سال پس از آمدن حضرت رضاعليه السّلام به ايران، خواهر بزرگوارش به قصد ديدار برادر از مدينه به سوي خراسان حركت مي كند، ولي متأسفانه بر اثر حوادثي كه در ساوه رخ مي دهد، اين بانو مريض مي شوند و به جانب قم حركت مي كنند. چند روزي در قم مي مانند و بر اثر همان بيماري به جوار حق مي شتابند و در همين قم مدفون مي شوند. لذا زيارت ايشان عنوان مهمان نوازي نيز دارد و مردم عزيز ايران كه به مهمان نوازي مشهورند شايسته است تا آنجا كه در توان دارند، در زيارت اين كريمه اهتمام ورزند. خصوصاً مردم شريف قم كه توفيق هم جواري آن حضرت را دارند و روحانيون عزيز كه از بركات وجودي اين كريمه بهره مندند، بايد بيش از ديگران به زيارت حضرت معصومه عليها السّلام توجه نمايند.(ماهنامه كوثر، ش 3، ص 31)آية الله العظمي فاضل لنكراني در ادامه مي فرمايد: «وجود حضرت معصومه عليها السّلام براي ما ايرانيان و شيعيان بركت و نعمت بوده است. اين حوزه مقدسه قم كه تاكنون باقي مانده و روز به روز هم رونق و جلوه بيشتري مي يابد، از بركت وجود شريف اين كريمه است. اين انقلاب مديون اين كريمه است؛ زيرا رهبري بزرگوار آن در همين حوزه و در پرتو عنايت همين بانوي بزرگ پرورش يافته است و پيام انقلاب از جوار حضرت معصومه عليها السّلام به تمامي ايران و جهان اسلامي طنين افكن شده است. بنابراين، تكريم و تعظيم اين حضرت در حقيقت پاسداشت و سپاسگزاري از اين نعمت بزرگ الهي است. علاوه بر آنكه در زيارت معصومين عليهم السّلام و اولياء خدا براي زيارت كننده هم آثار و بركات معنوي دارد و هم مادي و دنيوي. مردم ما بسياري از مشكلات خودشان را در توسل به اين بزرگان و رفتن به زيارت، حل مي كنند.(همان) حضرت آية الله العظمي گلپايگاني رحمة الله عليه در جواب يكي از استفتائات مربوط به زيارت حضرت معصومه عليها السّلام حكم به استحباب مي دهند. سؤال چنين است: «آيا مي توان گفت: زيارت معصومه عليها السّلام در قم با ادله اجتهادي ثابت است؛ بدين ترتيب (كه) آيه «و من يعظّم شعائر الله ((حج: 22، آيه 32.) و حديث «من زار فاطمة بقمّ فله الجنة(بحارالانوار، ج 57، ص 228 (و اجماع و اتفاق همگي علماي شيعه از گذشته تاكنون و سيره تمامي مردم شيعه از قديم تا حال؟ جواب: بسم الله الرحمن الرحيم فرارسيدن ايام سالگرد وفات حضرت محمد مصطفی(ص) و شهادت مظلومانه سبط اکبر پيامبر، امام حسن مجتبی(ع) و شهادت غريبانه هشتمين پيشوای معصوم، حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع)، بر تمامی مسلمانان جهان تسليت باد. وفات جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات خاتم الأنبياء محمد بن عبدالله(ص) در 28 صفر سال 11 هجری در سن 63 سالگی بوده است.رسول گرامی و اهل بيت وی، مظهر تامّ اسمای الهی و آيينه تمام نمای صفات جمال و جلال حقّ اند. آنان، پيشوايان بشر به سوی فضايل و ارزش های متعالی انسانی و الهی اند و آشنايی با ابعاد گوناگون شخصيت و زندگی اين رهبران الهی، بهترين توشه سالکان راه حقيقت و پاکبازان طريقِ سعادت و کمال است. زندگی پيامبر اسلام و ائمه هدی(عليهم السلام) داستان انسان های پاک و به کمال رسيده ای است که برای هر پوينده ای، راهی هموار و مستقيم به سوی حقيقت را نشان می دهد، و زندگی پرفراز و نشيب و سراسر صلابت و جاودانگی آنان، می تواند همه ابعاد و شئون مختلف حيات انسان کامل را تأمين نمايد. اين روزها ايام سالگرد وفات حضرت محمد مصطفی(ص) است که بنای ستم و بيدادی را که بر فرزند آدم میرفت برانداخت و نوای خوش قسط و عدل را در جهان طنينافکن ساخت؛ بزرگمردی که در پيشگاه انسانيت، سرود توحيد سر داد. با ظهورش پابرهنگان و آنانکه اربابان بيداد به استضعافشان کشانده بودند، گوهر آزادگی و حريت را در آغوش کشيدند. او از جهان رفته است اما ديری نخواهد پاييد که واپسين حجت توحيد بر انسان عرضه میگردد تا مومنان آفاق در پرتو خورشيد اسلام، شاهد غروب بتان باشند. در چهاردهمين قرن از ظهور حضرت محمد مصطفی(ص) که جهان بشری پرشور و شرتر از پيش گرديده، ندای بلند توحيد که از گلوی پاک آخرين پيامبر خدا برخاست هنوز در پهنه کره خاکی طنينانداز است و امت او در روز وفاتش پيام وحدت خويش را در مأذنههای رفيع و شکوهمند اسلام به گوش جهانيان میرسانند. اين ايام همچنين سالروز شهادت سبط اکبر پيامبر، امام حسن مجتبی(ع) در روز 28 صفر است که در روزهای طوفانی صدر اسلام همچون بازويی پرتوان در کنار پدر بزرگوارش و نيز در دوران زمامداری کوتاه خودش از کيان اسلام و مسلمين دفاع کرد ولی نيرنگ منافقان و دشمنان اسلام که لباس دوستی دين و امارت مسلمين را به دروغ بر تن کرده بودند، از کاسه زهرآگين دشمن خانگی بيرون آمد و دومين شهيد امامت به جهان اسلام تقديم شد. همچنين در ايام غمبارِ سالگرد شهادت غريبانه و مظلومانه امام علی بن موسی الرضا(ع)، آن امام همام را اينگونه خطاب قرار میدهيم که ای امامِ غريب! ای قبلهيِ آمالِ مشتاقان خوشنودی و رضا! هنگامی که نقشِ گنبدِ پر نورِ تو در پردهيِ چشمانمان میافتد، آميزهای از احساس تعالی و شکوه در قلبهايمان مینشيند. نقشی که محبت و دوستيِ تو را پيوسته در رگانمان به دوردستترين منافذِ جسم و جان میرساند و حاصل اين پيوند چيزی نيست جز فروزانتر شدن ِآتشِ عشقِ ولايتِ تو که به مثابهی ميراثی پرارج در سينههايمان جاويد شده است. راز زیارت اربعین با فرا رسیدن اربعین حسینی شور غیر قابل وصفی شیعیان و دوستداران حضرت ابا عبدالله علیه السلام را در بر می گیرد. راز و رمز این همه دلدادگی و تکاپو برای زیارت کردن سید الشهداء علیه السلام در روز اربعین چیست؟ این کشش و میل درونی فراتر از یک سفارش معمولی از سوی بزرگان دینی است. که سفارشات بزرگان بر بسیاری از اعمال مستحب و حتی واجب بسیار است اما داستان اربعین و زیارت امام حسین علیه السلام در روز بیستم صفر حساب دیگری دارد. چرا در میان زیارات مخصوصی که برای امام حسین صلوات الله علیه وارد شده است زیارت اربعین جایگاه ویژه ای دارد. درباره اربعین سۆالات دیگری نیز مطرح است: اینکه چرا بزرگان دینی به زیارت اربعین این قدر توصیه کرده اند؟ نقش اربعین در تداوم قیام عاشورا چیست؟ چرا به زیارت اربعین توصیه شده است؟ از این روست که در روایت امام حسن عسکری علیه السلام، زیارت کردن امام حسین علیه السلام در روز اربعین را از علائم مۆمن دانسته اند. امام حسن عسكرى علیه السلام فرموده است: پنج چیز از نشانههاى مۆمن است. گزاردن پنجاه و یك ركعت نماز واجب و نافله و زیارت اربعین و انگشتر در دست راست كردن و پیشانى بر خاك ساییدن و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم. [1] یکی از دلایلی که باعث شده این روز، روز مخصوص زیارتی امام حسین علیه السلام باشد این است که در این روز سر مقدس حضرت به بدن شریفش ملحق شد. «سید مرتضى در بعضى از مسائل خود فرموده: سر مقدس امام حسین علیه السلام از شام به كربلا برگشت و به بدن مباركش ملحق شد. طوسى فرمود: زیارت اربعین از همان است.» [2] اولین احیاکنندگان اربعین عاشورا چه کسانی بودند؟ سنت زیارت اربعین توسط اهل بیت علیهم السلام احیاء شده است و شیعیان به تبعیت از ایشان هر ساله به زیارت قبر حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام می روند و الا زیارت جابر هر چند از اصحاب پیامبر خداست اما موجب ترغیب به خصوص شیعیان نمی توانست باشد. بلکه نگاه مۆمنان به سیره عملی اهل بیت علیهم السلام بوده است و نه کس دیگر عَنْ عَطِیَّةَ الْعَوْفِیِّ قَالَ: خَرَجْتُ مَعَ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ زَائِرَیْنِ قَبْرَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیهماالسلام فَلَمَّا وَرَدْنَا كَرْبَلَاء.. [3] عطیة بن سعد بن جنادة العوفى از علمای بزرگ زمان خود است که در مورد او گفته شده است «انه أول من زار الحسین علیه السلام مع جابر الأنصاری.» [4] اولین کسی است که با جابر، امام حسین علیه السلام را زیارت کرد. عطیه عوفى گوید: همراه جابر بن عبد اللَّه انصارى براى زیارت قبر امام حسین علیه السّلام بیرون شدیم، هنگامى كه وارد كربلا شدیم جابر به نزدیك شط فرات رفت و غسل نمود، بعد لنگى به كمر بست و پارچهاى را هم به دوش افكند، و كیسهاى بیرون آورد و مقدارى سعد بر خود پاشید. پس در حالى كه مشغول ذكر خداوند بود به طرف قبر حركت كرد هنگامى كه نزدیك قبر رسید گفت: دست مرا بالاى قبر بگذارید، من هم دست او را روى قبر نهادم او از حال رفت و بىهوش گردید من مقدارى آب به صورت او پاشیدم و او به حال آمد. بعد از این گفت: اى حسین، و سه بار این كلمه را تكرار كردند و بعد گفت: دوست جواب دوست را نمىدهد، سپس گفت: چگونه جواب مرا بدهى كه سرت را از بدنت جدا كردهاند و رگهایت را قطع نمودهاند، من گواهى مىدهم كه تو فرزند پیامبران هستى و فرزند سرور مۆمنان مىباشى. اى حسین تو با تقوى هم پیمان بودى و ریشه هدایت به شمار مىرفتى، تو پنجمین نفر از اصحاب كسا هستى، تو فرزند سید نقباء مىباشى، تو فرزند فاطمه زهرائى… [5] همچنین زیارت اهل بیت علیهم السلام در اولین اربعین نیز نقل شده است، هر چند در اینکه ایشان در اولین اربعین به کربلا رفته اند یا اربعین سال بعد اختلاف است اما آنجه دارای اهمیت است این است که سنت زیارت اربعین توسط اهل بیت علیهم السلام احیاء شده است و شیعیان به تبعیت از ایشان هر ساله به زیارت قبر حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام می روند و الا زیارت جابر هر چند از اصحاب پیامبر خداست اما موجب ترغیب به خصوص شیعیان نمی توانست باشد. بلکه نگاه مۆمنان به سیره عملی اهل بیت علیهم السلام بوده است و نه کس دیگر. در نقل دیگر گفته شده است که عبدالله حرّ جعفی که از یاری امام در کربلا دریغ ورزید بعد از دیدار با عبیدالله بن زیاد به سمت کربلا حرکت کرد و در رسای امام به نوحه سرایی پرداخت. اولین زائر كوفى بر مزار سید شهیدان - فرمانده خیانتكار، فرزند خیانت پیشه به من مىگوید چرا تو با آن شهید [فرزند فاطمه] جنگ نكردى؟!- آرى، پشیمانم كه چرا او را یارى نكردهام، بلى هر شخصى كه [به موقع] توفیق نیابد، پشیمان خواهد گردید. - من از اینكه از حامیانش نبودهام حسرتى در خود احساس مىكنم كه هرگز از من جدا نخواهد شد. - خدا روان كسانى را كه در نصرتش كمر همت بستهاند از باران [رحمت خویش] همواره سیراب گرداند. - [اكنون] كه بر قبور و جایگاه آنان ایستادهام اشكم ریزان است و نزدیك است جگرم پاره شود. [6] در امتداد عاشورا پی نوشت ها: منبع:tebyan.net
عطر میلاد آن روز که نسیم نور زمین را از عطرمیلاد تو آکند و فرشتگان بال در بال مقدم منوّرت را گلباران کردند. آسمان آیینه بندان عشق بود و زمین زیر چترخورشیدی درانتظار به آغوش کشیدن مردی از تبار محمد صلی الله علیه و آله وسلم بی قرار و پرتپش شده بود. آن روزِ تاریخی، مدینه موّاج از شفافی عشق بود و سرانجام آسمان نور افشانی شد. لحظه ها بر قدوم تو سجده گذاشتند. و ثانیه ها عطشناک تا اوج آسمان فواره کشیدند. میلاد خجسته حجت حق، حضرت امام رضا علیه السلام بر همه رهروان راستین آن امام مبارک باد. ابوالحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت است. بنابر نقل های تاریخی سال تولد آن امام همام 148 ق است و چنان که مشهور است روز میلاد وی یازدهم ذیقعده می باشد. کنیه حضرت «ابوالحسن» است و چون حضرت امیر علیه السلام «ابوالحسن» خوانده می شود، حضرت رضا علیه السلام به ابوالحسنِ ثانی معروف شده است مشهورترینِ لقب های وی «رضا» است.(1) امام رضا علیه السلام همچون بقیه امامان معصوم علیهم السلام دارای پدری صالح و بزرگوار هستند و در دامن بهترینِ مادران زمان خود پرورش پیدا کردند. پدر آن حضرت امام موسی کاظم علیه السلام و مادر ایشان «نجمه» سلام الله علیها است.(2) طبق نقل مورخان، مدت امامت حضرت امام رضاعلیه السلام بیست سال بوده که ده سال آن معاصر با خلافت هارون الرشید، پنج سال معاصر با خلافت محمدامین و پنج سال آخر نیز هم عصر با خلافت عبداللّه المأمون بود. امام تا آغاز خلافت مأمون در زادگاه خود در شهرمقدس مدینه اقامت داشت ولی مأمون پس از رسیدن به حکومت، حضرت را به خراسان فرا خواند و آن حضرت سال های پایان عمر خویش را در خراسان سپری کردند.(3) اگرچه در زمان هارون الرشید اختناق و استبداد حاکم بود با این حال دوران آزادی نسبی و فعالیّت های فرهنگی و علمی امام رضا علیه السلام به شمار می رود؛ زیرا در این مدّت (ده سال) هارون به صورت آشکار متعرض امام نشد و امام موفق به ترتیب شاگردانی در علوم و معارف اسلامی گردید. شاید عدم تعرض هارون به سبب نگرانی وی از تکرار عواقب قتل امام موسی بن جعفر بوده است؛ چراکه وی سعی داشت خود را از این جنایت تبرئه کند و از آن جا که امام از این سیاست آگاه بودند بی باکانه افشاگری می کردند و مردم را آگاه مینمودند.(4) امین و مأمون فرزندان هارون الرشید ولی از دو مادر بودند. هارون در زمان خلافت خود از مردم برای امین به عنوان ولی عهد خود بیعت گرفت و مأمون را نیز ولی عهد دوم قرار داد. در دوران حکومت امین و سال هایی که بین مرگ هارون و حکومت مأمون گذشت، برخوردی میان امام و مأموران حکومت عباسّی در تاریخ به چشم نمی خورد و پیداست که دستگاه خلافت بنی عباس در این سال های کوتاه که گرفتار اختلاف داخلی و مناقشات امین و مأمون و خلع مأمون از ولایت عهدی و واگذاری آن به موسی فرزند امین بود، فرصت کمتری برای اذیت و آزار علویان و خصوصا امام رضا علیه السلام یافت و ما می توانیم این سال ها (193 - 198) را ایام فعالیت نسبی امام و فرصت مناسبی برای فعالیت های فرهنگی آن حضرت بدانیم.(5) با شروع خلافت مأمون فصلی تازه در زندگانی امام رضا علیه السلام آغاز می شود؛ سال هایی که با اندوه و ناملایمات بسیار برای آن امام همراه بود. مأمون به تشیّع اظهار علاقه می کرد و گردانندگان دستگاه خلافتش هم غالبا ایرانیانی بودند که نسبت به آل علی و امامان شیعه علاقه و محبّتی خاص داشتند. لذا نمی توانست همچون پدران ظالم خود هارون و منصور امام را به زندان بیفکند و مورد شکنجه و آزار قرار دهد. از این رو چاره تازه ای اندیشید و امام را به مرو آورد تا با طرح دوستی منافقانه با آن حضرت، افزون بر استفاده از موقعیّت علمی و اجتماعی ایشان، فعالیت های حضرت را زیر نظر بگیرد و نیز با برپایی مناظره های علمی مختلف سعی داشت شخصیّت محبوب علمی و موقعیّت والای اجتماعی حضرت را بی رنگ سازد که در هر بار جز رسوایی طَرفی نبست.(6) مقام معظم رهبری عشق راستین و علاقه قلبی خویش را درباره بارگاه ملکوتی امام رضا این چنین توصیف کرده اند: «آستان قدس رضوی مطاف فرشتگان و کرّوبیان و قبله اهل دل و ملجأ مؤمنان صادق است. امروز به برکت طلوع خورشید انقلاب اسلامی پایگاه بلند اندیشه اسلام و پرچم معارف قرآن نیز هست».(7) خداوندا، درود بی حدّ و سلام بی حصر خود را بر مولایم علی بن موسی الرضاعلیه السلام فرست؛ کسی که برای عدالت قیام کرد و مردم را به سوی تو می خواند؛ همو که دارای صفاتی نیکو بود و پیشوای نیکوان شد. پاک سیرتی که حجّت و خلیفه تو در میان مردم بود. خدایا،به مدد محبّت و عشق به این بزرگوار به تو تقرّب می جویم. از دشمنانش بیزارم و دوست محبّان ایشانم. پس ای خدا، به سبب ایشان خیر دنیا و آخرت را به ما روزی فرما و شرّ دنیا و آخرت و هراس رستاخیز را از ما دور گردان. امروز از فراز گلدسته های طلایی ات به آسمان می رسیم و بر ایوان مهربانت سفره های تضرع می گسترانیم. دست های پر التماس، تو را می خواند و تو چشم های مشتاق را می شناسی و هنوز نگاه عاشقانت به وسعت تاریخ آمدنت؛ پر از طراوت مانده است دوباره یازده ذیقعده است وبه یمن میلاد سبزت رواق چشم ما به اشک شوق مزین شده است امشب از حرم تو که دری به بهشت خدا دارد، شوق پرواز دارم. امشب دیدار بوسه های پیشانی بر ضریح تو تماشایی است. و ببین شیفتگانت چگونه در رواق های نور شب را به صبح می رسانند و پر شوق تو را می خوانند که تو تا ابد در قلب ها، پر تپش می تپی. وقتی که حضرت رضابه دستور مأمون ناگزیر به ترک مدینه شده، به سوی خراسان حرکت کردند، از راه بصره به بغداد و از آن جا به سوی قم روانه شدند. اهالی قم استقبال باشکوهی ازایشان کردند. بسیاری آن حضرت رابه منزل خود دعوت کردند، اما حضرت فرمودند:«شتر من هر جا توقف کرد همان جا می روم» سرانجام شتر حضرت به در خانه مرد صالحی توقّف کرد که شب در خواب دیده بود امام هشتم مهمان اوشده اند اکنون آن خانه به نام مدرسه «رضویّه» در خیابان آذر قم معروف است.(8) یکی از یاران حضرت می گوید: باحضرت در سفر خراسان همراه بودم. یک روز آن حضرت را به رسم مهمانی بر طعامی فرا خواندند. او تمام خدمت کاران خود را ازسیاه و سفید گرد آن سفره گسترده جمع کرد. به امام نزدیک شدم و گفتم: فدایت شوم بهتر بود سفره آنها را جدا می فرمودید. در پاسخم فرمودند: «این سخن را مگو. همانا خدای تبارک و تعالی که خدای همه ماست یکی است. همه از یک مادریم و آدم ابوالبشر پدر مشترک همه ماست و کیفر و پاداش هم به اعمال تعلّق خواهد گرفت. بنابراین جدایی چرا؟»(9) دانشمندان معاصر با حضرت رضا علیه السلام بر فراوانی دانش و بینش وی و نیرومندی اش در استدلال و برتری جنابش در گفت و گوها و مناظرات علمی گواهی داده اند؛ تا جایی که محمدبن عیسی یقطینی اظهار داشت: «وقتی مردم، در مسئله امامت امام رضا علیه السلام اختلاف پیدا کردند من که مسئول جمع آوری پرسش های مردم و پاسخ های آن حضرت بودم، پانزده هزار مسئله گرد آوردم که از حضرت سؤال شده بود و وی به تک تک آنها پاسخ فرموده بودند».(10) در دین مقدس اسلام بر حفظ حقوق برادران دینی و تکریم شخصیّت و مقام آنان سفارش بسیار شده است. ائمه ما در توصیه های اخلاقی خویش بر این مسئله تأکید کرده اند؛ از جمله امام رضا علیه السلام در این باره می فرمایند: «از حقوقی که هر مؤمن نسبت به برادر دینی خود دارد این است که از صمیم قلب او را دوست بدارد و از نظر مالی به او کمک و مواسات نماید و اگر کسی به او ظلم کرد او رایاری کند… شخص با ایمان هرگز به برادر دینی خود ستم نمی کند، او را فریب نمی دهد، به او خیانت نمی کند، غیبت او را روا نمی دارد، به او دروغ نمی گوید. کسی که به برادر دینی خود لباسی هدیه دهد خداوند از لباس های بهشتی به او خواهد داد و کسی که برای رضای خدا به آنها قرض بدهد در پیشگاه خدا ثواب صدقه خواهد داشت. هرکسی اندوه برادر دینی خود را برطرف سازد خداوند غمی از غم های آخرتش را خواهد زدود».(11) شیخ طبرسی می گوید: «آنچه مردم پس از شهادت وی تا زمان ما از برکت مشهد مقدس آن حضرت و علامات و عجائبی که مشاهده کرده اند و موافق و مخالف بدان تصدیق نمودند از حد شمارش خارج است. در این مشهد مقدس کور مادر زاد و دیگر مریضان شفا یافتند و دعاها مستجاب و حاجت ها برآورده شده که بسیاری از اینها را خود مشاهده کردیم و نسبت به آن علم یقینی که شک در آن راه نیابد پیدا نمودیم». شیخ حر عاملی هم می گوید: «من هم مثل شیخ طبرسی بسیاری از این معجزه ها را مشاهده کردم و یقین برای من حاصل شد، همان گونه که برای او یقین حاصل شده بود و در مدت مجاورت من در مشهد مقدس که 26 سال می شود دراین خصوص چیزهایی شنیدم که از شمارش گذشته و در خاطر ندارم».(12) قرآن مجید ساختن مسجد و بنای بارگاه را بر مزار مردان خدا جائز دانسته است و شاهد آن ساختن مسجد بر سر قبر اصحاب کهف است و نیز در قرآن می خوانیم که حضرت یعقوب پیراهن یوسف رابه چشم نابینای خود مالید و دیدگانش شفا یافت. گرچه پیراهن چیزی جز پارچه نیست اما چون مدتی ملازم و همنشین بدن مطهر یوسف علیه السلام بود. دارای این اثر شفا بخش شده بود. پیامبراکرم صلی الله علیه وآله هنگامی که در سرزمین منا سر مبارک خود را به قصد تقصیر پس از فریضه حج می تراشیدند اصحاب، موی حضرت را برای تبرّک می بردند. پس بوسیدن ضریح ائمه فقط و فقط از سر احترام نهادن به حجت خدا و امام معصوم است. همان گونه که مسلمانان جلد قرآن کریم را، چون کلام خدا روی آن نوشته شده واز مجاورت قرآن و کلماتش قداستی خاص پیدا کرده است می بوسند. اینک، عاشقان و دوستان اهل بیت علیهم السلام وقتی به زیارت مولایشان امام رضا می روند گرد ضریح حضرتش پروانه وار می چرخند و از آن بوسه ها برمی دارند و دست تبرّک بدان می کشند(13) آنچه سبب محبت و عشق و اطاعت می شود معرفت و شناخت مقام محبوب و معشوق است. به همین دلیل است که گفته اند: آنچه شیفتگان ائمه را حیران خود کرده آشنایی با مقام والا و ملکوتی آنهاست و این که درس معرفت و امام شناسی را از امام رضا علیه السلام آموخته اند که فرمودند: «امامت منزلتش والاتر، شأنش بزرگ تر، مقامش عالی تر، مرتبه اش بلندتر و ژرفایش عمیق تر از آن است که عقل ها به آن برسد و اندیشه ها آن را دریابند. امام همانند خورشید فروزانی است که خود در کرانه افق و دور از دست رس و چشم انداز است. و نورش سراسر هستی را فرا گرفته است. امام همان ماه تابان چراغ فروزان، نور درخشان و ستاره رهنما در ظلمت شب ها برای رهگذر شهرها و کویرها و گرداب بر تلاطم دریاهاست».(14) مأمون با دعوت از صاحب نظران و دانشمندان مذاهب و فرقه های مختلف، جلسات مناظره تشکیل داد تا شاید بتواند چهره مقدس امام علیه السلام را خدشه دار کرده، باعث کاهش محبوبیّت حضرت در جامعه شود. امام علیه السلام با هر یک از دانشمندان، با زبان خود و از کتاب خود آنان، بر بطلان نظریه آنها و حقانیّت اسلام و صداقت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم استدلال نمود. تا آنان که همگان در برابر حضرت سر تعظیم فرو آورده، بر بطلان نظریه خویش و صحّت سخنان امام رضا علیه السلام اعتراف نمودند و بعضی همانند عمران صائبی که مشرک و در علم کلام و فنّ خطابه متبحّر و متخصّص بود به حقانیّت اسلام اعتراف می کردند و در همان مجلس اسلام می آوردند.(15) در کتاب عیون اخبار الرضا آمده است: مردی از اهالی بلخ همراه غلام خود به زیارت مرقد شریف حضرت رضا به مشهد آمدند. هر دو مشغول نماز شدند و بعد از نماز به سجده رفتند و سجده را طول دادند. مرد بلخی قبل از غلامش سر از سجده برداشت و غلام خود رابه حضور طلبید غلام بی درنگ سر از سجده برداشت و به حضور او آمد. مرد بلخی گفت: آزادت کردم و فلان کنیز را آزاد کردم و به ازدواج تو در آوردم و خودم ضامن مهریه اش شدم و فلان مزرعه را وقف شما و فرزندانتان نمودم و این امام رضا رابر این موضوع گواه می گیرم. غلام با شنیدن این سخنان به شدّت گریه کردو گفت: سوگند به خدا و این امام والا مقام من در سجده همین امر را از امام و آقایم خواستم و اینک حاجت روا شدم.(16) به ایران که رسیدید شور و شوق مردم رابه یُمن آمدنت دیدید. مردم همه کوچه های دلشان را به نور مهر و محبتت چراغانی کرده بودند. بوی عطر و صفا از خانه های بی غش دلشان همه جا را عطرآگین کرده بود. آری، بااشک شوق مسیر ورودت را آب زده بودند و بیرق های «دسته گل محمدی به شهر ما خوش آمدید» رابه در و دیوار نصب کرده بودند تا آن که نگار خود راکه بوی گل محمدی می داد در آغوش بگیرند. با رسیدنت به محل انتظار رایحه و بوی دل انگیز صلوات بود که به مشام ملک و ملکوت می رسید وشمای عزیز و دوست داشتنی قدم بر چشمان میزبانان ایرانی ات گذاستی قدمی که تا ابد کوفیان بی وفا را شرمنده مهمانان دعوت شده خود کرد. شخصی به قصد دیدار امام رضا علیه السلام مسیر طولانی ای را طی کرد. صبح زود به مقصد رسید. با خود گفت: به حمام بروم و غبار سفر از تن بشویم و پاک و مطهر به زیارت امام بروم. لحظاتی در آن جا درنگ کرد. شخصی آن جا بود. از او خواست که در شستن بدن به او کمک کند. بعضی از مردم که وارد حمام می شدند احترام عجیبی به او می نهادند و اظهار ارادت و ادب می نمودند. مرد مسافر اندک اندک امام را شناخت به سرعت کنار کشید و به شدت شرمنده شد و عذر خواهی کرد. اما امام رضا به او دلداری دادند و همچنان مشغول کار خود شدند و فرمودند: «شما این همه راه را با پای پیاده برای زیارت ما آمدی من هم این جا منتظرت بودم!»(17) وقتی در آینه روایات می نگریم رابطه ائمه اطهار علیه السلام با پیروانش را بسیار صمیمی و عاشقانه می یابیم. آن بزگواران همیشه نظرلطف و محبّت به پیروان خود دارند. امام رضا علیه السلام این پیوند الهی را چنین بیان می فرماید: «امام مهربان دوست، امین و دل سوز امت است و همانند مادری است که عاشقانه به خردسال خود عشق می ورزد».(18) حضرت رضا علیه السلام از پدران خود از حضرت علی علیه السلام روایت کرده است که فرمود: «خود را به بوی خوش استغفار و توبه معطر کنید تا بوی بد گناه شما را رسوا نکند».(19) در فرهنگ شکوهمند اسلام بر اخلاق نیکو و برخورد شایسته با مردمان سفارش شده است. امام رضا در این باره می فرمایند: «آنهائی که نمی توانند مردم را با دارایی خود راضی کنند، پس بکوشد تا با روی خوش و خوی نیکو آنان را خشنود سازند».(20) راز دور ماندن از پشیمانی را در جمله ای حکیمانه این چنین می فرمایند: «تدبیر و اندیشه قبل از انجام کار شما را از پشیمانی حفظ می کند».(21) حضرت رضا علیه السلام در مورد بی نیازترین مردم می فرمایند: «کسی که بخواهد بی نیازترین مردم باشد باید به آنچه نزد خداوند است اطمینان داشته باشد».(22) امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در اهمیّت صله رحم می فرمایند: «کسی که بخواهد عمرش طولانی و روزی اش افزون شود، صله رحم کند».(23) پی نوشت: 1. علامه مجلسی، زندگی چهارده معصوم، صص 928 - 929 (اقتباس). 2. ر.ک: علامه مجلسی، پیشین، ص927. 3. مهدی پیشوایی. سیره پیشوایان، قم، مؤسسه تحقیقاتی و تعلیماتی امام صادق علیه السلام، 1378 ه ش، ص468. 4. ر.ک: سیره پیشوایان، ص468 (با کمی تغییر). 5. همان، ص472. 6. ر.ک: سیره پیشوایان، ص476 (با کمی تغییر). 7. محسن قرائتی، در رواق نور، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، ص5. 8. محمد محمدی استهارودی. داستان دوستان، قم، انتشارات دفتر تبلیغات، 1373، ج4، ص207. 9. محسن قرائتی، در رواق نور، ص25 (با کمی تغییر). 10. سرچشمه های نور امام رضا علیه السلام، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی 1368، ص92. 11. بحارالانوار، ج74، ص333. 12. حاج شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص508 انتشارات اسوه (وابسته به سازمان حج و اوقاف و امور خیریه)، با کمی تغییر. 13. در رواق نور، صص16 - 19 (با کمی تغییر). 14. سید محمود حسینی قزوینی، در حریم طوس، قم، انتشارات حاذق، 1416، ص234. 15. در حریم طوس، ص206. 16. داستان دوستان، ج3، ص249. 17. در رواق نور، ص27 (با کمی تغییر). 18. حسینی قزوینی سید محمد، در حریم طوس، ص247 (با کمی تغییر). 19. حاج شیخ حسن کافی، امام رضا علیه السلام اسوه صراط مستقیم، شرکت انتشارات میقات، ص383. 20. حسین حائری، هشتاد و هشت کلام امام حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام، چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، ص43. 21. همان، ص64. 22. همان، ص30. 23. حسین حائری، هشتاد و هشت کلام امام حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام، چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، ص32. 24. محمد مطهر، گلواژه، قم، نشر الهادی، بهمن 69، ج2، ص201. |
آخرین نظرات