خداوند متعال امکانات لازم را در دنیا به گونه ای در اختیار بشر قرارداده که انسان قادر است جهان درون و برون خویش را به شایستگی بشناسد و شرایط مساعد و مناسب برای زندگی و بقای خود را شناسایی و فراهم کند، و چنانچه در این کار تعلل ورزد و استعدادهای خود را کشف نکند، مسلماً نمی تواند در جهت باروری آن برنامه ریزی کند؛ و در نتیجه، زندگی پرمشقت و رنج آوری خواهد داشت. مهمترین و کاربردی ترین نوع شناخت و یادگیری در همه دوران زندگی، «سرمشق گیری و الگوپذیری» است.
انسان با انتخاب الگو یا سرمشق، به تقلید رفتار او می پردازد. علاوه بر الگوهای زنده، که محیط تربیتی مساعد را ایجاد می کنند، اسوه های اخلاقی و انسانی گذشته، موجب حیات مجدد انسان شده و نقش عظیمی در سازندگی وی ایفا می کنند.
معرفی و ترسیم چهره دقیق و کاربردی و در عین حال، محبوب و دوست داشتنی اسوه ها برای همگان می تواند جای خالی الگوهای مورد نیاز را در محیط و ذهن و روحشان پرکند تا بتوانند به تدریج با آنان همانندسازی کنند. قرآن کریم برای تزکیه و تربیت نفسانی بشر الگوهای ارزشمندی را که در صفات برجسته انسانی ممتاز بودند، معرفی می کند و این، یکی از روشهای تربیتی آن است. به تعبیر دیگر، اگر قرآن به توحید و عدالت و صداقت و صبر و تحمل و اخلاص و دیگر صفات نیک و عقاید حسنه دعوت می نماید؛ قبل از آن، افرادی را که در این صفات و خصال برتر و بهتر از همه بودند، به جامعه انسانیت معرفی می کند. یعنی به جای ذکر صفت، موصوف را معرفی می کند. در نوشتار حاضر سعی شده که به اختصار «نقش الگوها در تربیت اسلامی» که در قرآن کریم به عنوان یکی از مهم ترین شیوه های تربیتی مطرح شده مورد بررسی قرارگیرد در ادامه نمونههایی از الگوهای تربیتی قرآن در سه حوزه فکر و اندیشه ،اخلاق و معاشرت اجتماعی به همراه اهداف آن ها بیان می کنیم وخلاصه آنکه اسلام در ترسیم برنامه روزانه مسلمانان، پیوسته روش «الگوپذیری» را متذکر شده، و آنان را به حضور مستمر و به موقع در جایگاه الگوهای شایسته الهی فرا میخواند و از الگوهای نـاشایست بـرحذر میدارد.
استاد راهنما :سرکار خانم نجمه زارع
پژوهشگر :نجمه میرزایی فرد
آخرین نظرات