سید بحرالعلوم درآغوش محبوب
امام زمان(ع) سید بحر العلوم را در آغوش می گیرند: مرحوم میرزای قمی از همدرسی های سید بحر العلوم در درس آقا باقر بهبهانی بود و آن زمان ایشان از لحاظ درسی بالاتر از سید و سید از استعداد زیادی برخوردار نبود و غالبا ایشان درسها را برای سید تقریر می کردند اما بعد از شهرت سید در علم و … ایشان که مدتی در ایران بودند تعجب می کنند که چطور ایشان به این درجه رسیده اند لذا علت را از ایشان در خلوت می پرسند سید می فرمایند : میرزا ابو القاسم جواب سوال شما از اسرار است ولی به تو می گویم اما از تو تقاضا دارم تا من زنده ام به کسی نگوئی می گوید من هم قبول کردم ابتدا اجمالا فرمود : چگونه این طور نباشد حال آن که حضرت ولی عصر (ع) مرا شبی در مسجد کوفه به سینه خود چسبانید. میرزای قمی می گوید گفتم : چگونه خدمت آن حضرت رسیدید ؟ فرمود :شبی به مسجد کوفه رفته بودم دیدم آقایم حضرت ولی عصر (ع) مشغول عبادت است ایستادم وسلام کردم جوابم را مرحمت فرمود ودستور دادند که پیش بروم من مقداری جلو رفتم ولی ادب کردم زیاد جلو نرفتم فرمودند : جلو تر بیا . پس چند قدمی نزدیکتر رفتم باز هم فرمودند : جلو تر بیا من نزدیک شدم تا آنکه آغوش مهر گشوده و مرا در بغل گرفت به سینه ی مبارکش چسبانید در اینجا آنچه خدا خواست به این قلب و سینه سرازیر شد و سرازیر شد.
منبع: ملاقات با امام زمان علیه السلام،ص197.
خسروا سوی گدایان درت کن نظری
تو که از سوختگان غم خود با خبری
غیبت روی تو برده زدلم صبر و قرار
کی فتد بر گل رخسار تو ما را نظری
آخرین نظرات