طلبه باید راه را با معرفت و علم و یقین انتخاب کند و با معرفت و علم و یقین هم آن را ادامه دهد.
یكى از چيزهائى كه به نظر من به شما كمك ميكند، اين چيزى است كه در مورد نبى مكرم، اميرالمؤمنين فرمود: «طبيب دوّار بطبّه قد احكم مراهمه و احمى مواسمه». نبايد پشت ميز و توى اتاق حبس شد. شكل ادارى پيدا كردنِ ما مجموعهى روحانى و مجموعهى آخوند، به نفع ما نيست. هر مسئوليتى هم در هر جا داريم، اين حالت طلبگى خودمان، حالت آخوندى خودمان، حالت روحانى خودمان را - كه انس با مردم، رفتن ميان مردم، گفتن به زبان مردم، شنيدن درددل مردم است - بايد از دست ندهيم. البته ما هر دو جورش را در بين روحانيون ديدهايم. كسانى بودهاند كه هيچ سمت رسمى و ادارى و اينها هم نداشتند، در عين حال رفتارشان با مردمى كه با آنها مواجه بودند، مثل رفتار يك آدم ادارى، خشك، بىانعطاف، بىتوجه، بىمحبت و بىلبخند بوده است. عكسش را هم ديدهايم. كسانى هم بودهاند كه مسئوليت هاى ادارى داشتند، اما در همان گوشهاى و ضلعى كه با مردم تماس پيدا مي كردند، رفتار محبتآميز، رفتار پدرانه، رفتار مشفقانه و دلسوزانه با مردم داشتند؛ اين خوب است، اين درست است. پس اين هم يك مسئله است؛ يعنى حبس نشدن مجموعه در قالبهاى سازمانى. نه اينكه من با سازماندهى مخالف باشم؛ نه، بدون سازماندهى، بدون تشكيلات، مديريت امكان ندارد و كار هم پيش نميرود. نخير، بنده معتقد به نظم سازمانى هستم؛ اما معتقدم كه اين نظم سازمانى نبايد ما را از هويت خودمان خارج كند. ما در همه صورت روحانى هستيم. بايستى با همان منش روحانى، به شكل روحانىاى كه در عالم شيعه وجود دارد، مشى كنيم. البته اين حالت در مذاهب و اديان ديگر هم بكلى منتفى نيست؛ يك جاهائى وجود دارد، براى آنها خيلى هم خوب است؛ اما حالا در بين شيعه يك سنتى است. اين حالتى كه در بين روحانيت شيعه وجود داشته - اينكه با مردم مأنوس است، از مردم مرتزق است، نسبت به مردم مشفق است، دردهاى مردم دردهاى اوست - اين را بايد حفظ كنيد؛ اين چيز خيلى مهمى است
(بيانات در ديدار اعضای نمايندگى رهبرى در دانشگاهها، 20/04/1389)
آخرین نظرات